800
۳

طایفه سراوانی از طوایف سیستان

طایفه سراوانی به گواه بزرگان سیستان و طوایف هم زیست با این خاندان و انجام مطالعات میدانی و پژوهش های گسترده که از سوی محققان مشهور سیستانی خصوصا استاد ابراهیم محمودی و غلامعلی رئیس الذاکرین که در کتاب " دل مویه ها "و غلامعلی رئیس الذاکرین در کتاب زادسروان سیستان متذکر شده اند ، یکی از اصیل ترین طوایف سیستانی است . که تاریخ آن ریشه در تاریخ سیستان دارد و یکی از اقوام شهرنشین سیستانی می باشد ، به گویش سیستانی صحبت می کنند ، خاندان سراوانی مسلمان و شیعه مذهب می باشند .
طوایف
طوایف
به گزارش شستون به نقل از اوشیدا، طایفه سراوانی  به گواه بزرگان سیستان و طوایف هم زیست با این خاندان و انجام  مطالعات میدانی و  پژوهش های گسترده  که از سوی محققان مشهور سیستانی خصوصا استاد ابراهیم محمودی  و  غلامعلی رئیس الذاکرین که در کتاب  " دل مویه ها  "و  غلامعلی رئیس الذاکرین در کتاب زادسروان سیستان متذکر شده اند ، یکی از اصیل ترین طوایف سیستانی است . که تاریخ آن ریشه در تاریخ سیستان دارد و یکی از اقوام  شهرنشین سیستانی می باشد ،  به گویش سیستانی صحبت می کنند ،  خاندان سراوانی مسلمان و  شیعه مذهب می باشند .
غلامعلی رئیس الذاکرین در کتاب زاد سروان سیستان چاپ دوم در خصوص طایفه سراوانی این  چنین می نویسد   :
غلامعلی رئیس الذاکرین در کتاب زاد سروان سیستان پس از پژوهش های فراوان بیان می کند آن هم از منابع کتاب سیستان نویسنده :جی پی تیت و کتاب احیا المک که طایفه ای که هم اکنون فامیل سراوانی ( سروونی) می شناسیم نام فامیلی دیگری داشته و اصالت سیستانی آن این چنین است که این طایفه ابتدا در سیستان زندگی می کرده اند که در چند قرن پیش زمانی که ازبک ها به سیستان حمله می کنند و با نا امن شدن سیستان طایفه سراوانی  از منطقه اجدادی خود یعنی سیستان به سمت شهر سراوان مهاجرت می کنند که در آن زمان در منطقه سراوان و بلوچستان فعلی جات و جدگالها زندگی می کردند و بلوچ ها نبودند پس از چندی بلوچ ها (براهویی ها) به بلوچستان فعلی و منطقه سراوان حمله می کنند که بیشتر ساکنان این منطقه را از بین می برند و افراد بازمانده  طایفه سراوانی از این درگیری ، به سمت کشور هندوستان می روند و مدتی در آن منطقه به طور موقت زندگی کردند و شغل گاوداری را در هندوستان اختیار می نمایند و پس از مدتی به کشور افغانستان که نزدیک سیستان می باشد مهاجرت می نمایند تا درنزدیکی موطن اصلی خود یعنی سیستان باشند و با شکست ازبک ها در سیستان و امن شدن این منطقه طایفه سراوانی دوباره به منطقه اجدادی پدران خود یعنی سیستان بر می گردند و در جنوب دلتای سیستان قدیم شهر سرابان  یا سرآبان ، سرایان را بنا می کنند ( شهرسرابان در حال حاضر در قسمت جنوب سیستان قدیم ،که هم اکنون  در خاک کشور افغانستان قرار دارد )که پس از سالها مسیر رودخانه که از این شهر می گذشت تخریب و خشکسالی در این منطقه حاکم می شود  و این طایفه به منطقه حسین آباد سیستان رفته و پس ازمدتی به گروه های مختلف  در نقاط مختلف سیستان تقسیم می شوند .
جی پی تیت انگلیسی نویسند کتاب سیستان این چنین می نوسید : 
" معرفی کتاب سیستان" جی پی تیت نقشه بردار انگلیسی کمیسیون حل اختلاف مرزی بین ایران و افغانستان بود که بین سالهای 1905-1903 میلادی در سیستان بسر می برد و با شناخت و آگاهی کامل از آثار مولفین و مصنفین ایرانی و اروپایی و نیز استفاده از روایات تاریخی که دهان به دهان و سینه به سینه وقایع تاریخی و رویدادهای منطقه ای را حفظ کرده بودند به تالیف کتاب سیستان مبادرت ورزید ، به جزء مواردخاصی که صرفا از ایده و نیت استعماری کشور متبوع وی یعنی انگلیس   آبیاری می شده و خود او نیز موظف بوده است که این اهداف سیاسی را القا و یا در اذهان فرو کند در بقیه موارد کمتر دچار لغزش شده است بخصوص تحقیقات وی در قسمت آثار باستانی و ذکر ساکنین منطقه سیستان از هر جهت قابل تحسین است  .
هدف وی صرفا بیان حدود جغرافیایی است که تقسیم مصلحتی و در بردارنده و دربردارنده منافع انگلیس را توسط گلد اسمیت تائید می نماید این امیال غرض را در بررسی طوایف و قومیت های سیستان نیز از نظر دور نداشته است که به عنوان مثال تاکید بر رابطه تاجیک های سیستان با تواجیک سمرقند و بخارا را هشداری بود  تا صاحب منصبان کمپانی هند شرقی به اهتمام رابطه نژادی ، یک سیستان ضعیف را برای همسایگی هندوستان اشغال شده نیکوتر پندارند و حاصل همان بود که همزمان با نگارش این کتاب در سال 1905 میلادی بیماری خلق الساعه " طاعون " در سیستان پدیدار شد و روزی که همراهان جی پی تیت سیستان را ترک گفتند روزگار خوش مردم این سامان در کسوف ابدی نکبت گرفتار آمده بود .
در این کتاب در باب چهارم که با عنوان جات ، گوجر و اهیر هندوستان معرفی شده کسانیکه این موضوع را مطالعه و مورد بررسی قرار قرارداده اند ، اتفاق نظر دارند که جات و گوجرهای هندوستان با جات و گوجرهای سیستان هم نسل می باشند که خاندان سراوانی جزء گوجرها (گاوداران سیستانی) ذکر شده است از آنجایی که جی پی تیت مطالعات مردم شناسی نیز در هندوستان انجام داده است و قومیت ها و ریشه قبایل موجود در هندوستان را مورد بررسی قرارداده است جات ها ، گوجرهای هندوستان و جات ها ، گوجرهای سیستان ( ده مرده ، کلبعلی ، سراوانی ،آبیل و دلخکی) از یک نژاد هستند .
نکته مهم اینست که خودجات ها و گوجرها از یک ریشه اند .
جی پی تیت  از مطالعات مردم شناسی فراوان در کشور هندوستان این قضیه هم نژادی گوجرهای هندوستان و جات ها ، گجرهای سیستان (ده مرده ، کلبعلی ، سراوانی ،آبیل و دلخکی) را به اثبات می رساند و که در صفحه 228 کتاب سیستان می نویسد گوجرهای هند همه روایات مربوط به وطن اصلی شان را از یاد برده اند و جات ها نیز چنین اند ، در عین حال بین جات های پنجاب روایتی وجود دارد که مربوط به آخرین حرکت و مهاجرت آنان بسوی هند است و این که جات و گوجرهای هند صد سال قبل از میلاد مسیح یا بیشتر از اواسط آسیا (ایران مسیر رودخانه جیحون )آمده اند .  
" سیستان یک حلقه میانی زنجیر" صفحه 228 کتاب سیستان : سیستان در میان آن کشورها و هندوستان ، حلقه ای از زنجیر بود زیرا بر قرارکردن ارتباط بین قسمتی از جمعیت سیستان و جات و گوجرهای هند شمالی ممکن خواهد بودو بنابراین شرح این قسمت از جمعیت سیستان و سپس ارتباط آنها با قبایل هند مشخص می شود .
جات های سیستان( تعدادی از طوایف کشته گر و زارعین سیستان ) به صفحه 229 کتاب سیستان مراجعه شود شباهت نقوش چهره بین کشته گران (زارعین ) سیستانی و پنجابی حتما اتفاقی نیست بلکه در اثر هم نژادی می باشد .
گوجرهای سیستان (ده مرده ، کلبعلی ، سراوانی ،آبیل و دلخکی) درصفحه 236 کتاب سیستان طایفه سراوانی که در ایران سراوونی  نیز گفته می شوند در سال 1904 میلادی تعداد جمعیت خانوراهای طایفه  سراوانی از 219 خانوار گاودار و 20 خانوار  کشته گر تشکیل می شودکه کل خانوارهای طایفه سراوانی در سال 1904 میلادی در سیستان به 239 خانوار می رسد که اگر جمعیت هر خانوار را 5 نفر در نظر بگیریم تعداد جمعیت طایفه سراوانی (سراوونی) به یک هزار و 195 نفر در 111 سال پیش می رسد .
دلتای سند و دلتای هامون صفحات 238 و 237 کتاب سیستان : جی پی تیت می نویسد وقتیکه گاوداران سیستانی را دیدم ،  بیاد آن برادران جاتی افتادم که از بندر  " کیتی " در میدانهای زرخیز و پست دلتای سند در وسط دهانه های  " اوچتو  " و رودخانه " حیدری " گله هایشان را می چراندند  ، قبایل گاودار سیستانی در حالیکه اسامی مختلفی از نظر اجتماعی دارای یک ریشه اند و در کنار یکدیگر زندگی می کنند و به طور آشکار با جامعه کشاورز سیستان متفاوتند و از نظر جسمانی نیز گاوداران با کشته گران متفاوتند آنان نسبت به کشته گران ، بلند قد و لاغر و سبک وزن اند .
 
استاد ابراهیم محمودی در کتاب دل مویه ها (شرح اماکن و مساکن اطراف دریاچه هامون ) در خصوص طایفه سراوانی می نویسد :
 در کتاب  " دل مویه ها  " اثر استاد محمودی چاپ دوم  در فصل چهارم کتاب در  صفحه 120 ذکر گردیده که  بدین شرح می باشد : طایفه سراوانی ، ابتدا در شهر « سرایان » یا « سرابان » در قسمت جنوب سیستان قدیم ، از حوالی  « رودبار »  و در نزدیکی شهر « ترقون » که اکنون خرابه های این شهر ها ، بعد از سد « کمال خان » در خاک کشور افغانستان قرار دارد زندگی می کرده اند . 
 
 شغل اصلی طایفه سراوانی در شهر « سرایان  » یا  « سرابان » سیستان قدیم در گذشته های دور :
طایفه ی بزرگ سراوانی ، در شهر یاد شده زندگی زراعی و یا پیشه وری داشته اند چون شهر یاد شده در کنار « سنارود » و رود « بیابان »  قرار داشته ، بعید نیست که زندگی دامداری نیز داشته باشند ولی از قرائن موجود چنان بر می آید که دامداری شغل دوم این قوم بوده باشد ( کتاب  " دل مویه ها  " اثر استاد محمودی  ، چاپ دوم  ،  فصل چهارم ،  ص 120  )  .
دلیل جابجایی طایفه سراوانی از محل اصلی زندگی خود به نقاط دیگر سیستان :
با خرابی منطقه جنوب سیستان ، طایفه ی سراوانی از موطن اصلی خود به شمال سیستان مهاجرت و ابتدا به ساکن در ریگ موری ، نزدیک مرز افغانستان و محدوده ی « چنگ خرگوشی » که زمانی منطقه ی مزروعی بوده و بعدا به علت تغییر مسیر رودخانه به نیزار تبدیل گردیده ، چراگاه دام های آن ها بوده است . شغل طایفه سراوانی عموما دامداری و داد و ستد و فرآورده های دامی چون کره و روغن بوسیله ی برخی افراد آن ها بوده و به تناسب دوری و نزدیکی نیزارهای آباد « قرقری» و « ده هیبت » و « آس قاضی »  نقل مکان موقت داشته اند . « قرقری» و « تخت شاه» در ابتدا محل اولیه ی سکونت این طایفه بوده است . ( کتاب  " دل مویه ها  " اثر استاد محمودی  ، چاپ دوم  ،  فصل چهارم ،  ص 121  )  .
ویژگیهای اخلاقی و اجتماعی افراد طایفه سراوانی :
افرادی که امروز از این طایفه ، به عنوان شهروند می شناسیم ، از ویژگی های اخلاقی و اجتماعی برخوردار ، و ارتباط آنان با شهروندان ارتباطی عاطفی ، اجتماعی و اخلاقی است و در کم آزاری و بی آزاری و دیگر خصائل پسندیده ی انسانی مشهورند و این صفات دلالت بر دیرینگی تمدن و شهرنشینی آنان دارد . ( کتاب  " دل مویه ها  " اثر استاد محمودی  ، چاپ دوم  ،  فصل چهارم ،  ص 122  )  .
نقش آفرینی شهید  حسین سراوانی همراه  با سردار محمد رضا پردلی و آیت الله شریفی در نهضت نوزده بهمن ماه سال 1330 : حاج حسین سراوانی از مردان بزرگ طایفه سراوانی در شهرستان زابل بوده ، که در این شهرستان به امر تجارت و مغازه داری اشتغال داشته است و در نهضت نوزده بهمن سال 1330 ، حاجی حسین سراوانی و سردار محمد رضا پردلی  و آیت الله شریفی ، از پیروان دکتر مصدق در سیستان و از یاران آیت الله کاشانی محسوب می گردیده اند . متاسفانه با شکست نهضت ، حاج حسین سراوانی به علت سرسختی  و دوستی با مصدق در زندان قصر با تزریق آمپول به زندگی اش خاتمه داده می شود . جسد اورا به زابل حمل و به قصد امانت دفن می گردد ، اما پس از مدتی پیکرش به عتبات عالیات برده شده و در جوار ائمه و شهدای کربلا  دفن می شود .  ( کتاب  " دل مویه ها  " اثر استاد محمودی  ، چاپ دوم  ،  فصل چهارم ،  ص 121  )  .
محل های اسکان خاندان سراوانی  و نام برخی از بزرگان خاندان در آن مناطق ، در سیستان :
پس از تخریب  « شهر سرایان » یا  « سرابان » در منطقه جنوب سیستان  ،  خاندان سراوانی ( سرایانی یا سرابانی ) به شمال سیستان در منطقه بش دلبر مهاجر کرده و در مناطق « ریگ موری »  ، « قرقری» و « تخت شاه» که در حاشیه ی نیزار قرارگرفته و « چونگ خرگوشی»  در مجاورت آن واقع شده است سکنا گزیدند و به کار پرورش گاوسیستانی مشغول بوده اند . خاندان سراوانی به گروه های مختلف تقسیم که دسته ی بزرگی از طایفه سراوانی  در محلی به نام « سدکی»  از زمان های دور تا خرابی نیزارها در این محل استقرار داشته اند .  گروه دیگری از طایفه ی « سراوانی »  در محل دیگری که این محل مسافت کمی داشته و « آس قاضی » نام داشت زندگی می کرده و محل یاد شده کاملا در مجاورت نیزار متمرکز بوده و از نظر سهولت در امر تهیه ی علف به دامپروران سراوانی کمک فراوان می تنوده است .  از بزرگان طایفه در منطقه « ریگ موری »  و « قرقری»  آقایان « حاجی نجف » ، «کدخدا اسماعیل قربانعلی » که زعامت و ریش سفیدی این تیره ار فامیل سراوانی را که عمدتا تعداد کثیری بوده اند را در منطقه  « ریگ موری »  به عهده داشته اند ،  محمد شریف حاج عباس سراوانی و یوسف قربانعلی بوده که در تجارت گاو در ایران و افغانستان و همچنین ابریشم مشهور بوده اند . از مردان بزرگ این طایفه ، در شهر زابل ، شهید حاج حسین سراوانی بوده که  در این شهرستان به امر تجارت و مغازه داری اشتغال داشته است . ( کتاب  " دل مویه ها  " اثر استاد محمودی  ، چاپ دوم  ،  فصل چهارم ،  صفحات 121و 122و126  )  . گروه دیگری از طایفه  « سراوانی » در کنار فامیل های دامدار دیگر همچون احمد و چاری و گداعلی پودینه در منطقه پایین تر از « بش دلبر » در طرف غرب به فاصله ی کمی از آن به محلی از نیزارهای انبوه داخل هامون صابری به نام قندک یا وش وش از توابع اتاق کلان  ، می زیسته و به امر تعلیف دام های خود اشتغال داشته و ذخیره ای زمستانی نیز از این علوفه تهیه می کرده اند و در این محل یلاق و قشلاق می نموده اند . ( کتاب  " دل مویه ها  " اثر استاد محمودی  ، چاپ دوم  ،  فصل پنجم ،  ص 130 ) . گروه دیگری از طایفه  « سراوانی » در مناطق«  پستول » و « بش دلبر »  که این مناطق از پناه گاه های ویژه ی پرندگان محسوب می گردیده و اکثر شکارچیان منطقه های دیگر  و صیادان به این محل می آمده و از شکار پرندگان و صیدماهی فراوانی می برده اند ، در کنار طوایف «پودینه» ،« چاری »، « احمد » زندگی می کرده اند .  ( کتاب  " دل مویه ها  " اثر استاد محمودی  ، چاپ دوم  ،  فصل پنجم ،  صفحات 136 و 137  ) . گروه دیگری از طایفه  « سراوانی » در منطقه « تیشه کنی » می زیسته اند که در پایین دست تیشه کنی آبراهی وجود داشت که یکی از شاهرگ های حیات هامون سیستان محسوب می گردید و نام آن « اور یزک تیشه کنی»  نامیده می شد و سرریز آب هامون پوزک را به هامون صابری منتقل می نموده ، زندگی می کرده اند . ( کتاب  " دل مویه ها  " اثر استاد محمودی  ، چاپ دوم  ،  فصل پنجم ،  صفحات 143 و 144  )
 
گروه دیگری از خاندان سراوانی در روستای دوست محمد خان در منطقه میانکنگی زندگی می کرده اند و تغییر شغل داده و از شغل دام پروری ، شغل رنگ رزی را پیشه خود قرار داده  و به امرتجارت رنگ با کشور های افغا نستان و پاکستان که بقایای کارگاه های رنگ رزی ایشان در منطقه میانکنگی ( شهرستان هیرمند ) در حال حاضر موجود می باشد می پرداخته اند . از بزرگان این تیره از سراوانی ها در این منطقه آقایان مرحوم حسین مهدی سراوانی ، مرحوم مهدی سراوانی ، مرحوم علی سراوانی نام برد که این تیره از سراوانی ها از تیره مرحوم حاج محمد شریف سراوانی بزرگ سراوانی ها در منطقه میانکنگی می باشند .
  محل های زندگی خاندان سراوانی در سیستان  فعلی و در نقاط دیگر کشور :     
تیره های  دیگری  از خاندان سراوانی در سیستان مانده اند که در مناطق شهر زابل ، گمشاد ، قرقری ، شهر دوست محمد خان مرکز شهرستان هیرمند ، روستای سراوانی ، تخت شاه ، ادیمی ، قلعه کهنه ، کرباسک ، شهرستان زهک ، سدکی ، ذوالفقاری ، جزینک ، هراتی  ، در حال حاضر زندگی می کنند .
تیر ه های دیگر خاندان سراوانی  در سیستان و بلوچستان : در شهرستانهای دیگر استان خصوصا درشهرستان  زاهدان  زندگی می کنند .
با توجه به خشکسالی حاکم در دهه های قبل گروه بزرگی از خاندان سراوانی به مناطق دیگر کشور مهاجرت کرده اند که از نظر جمعیتی در مناطق شمالی کشور در استانهای ، خراسانی رضوی ، گلستان و مازندران  نمود بیشتری دارند که می توان به شهرهای مشهد مقدس ، گنبد ، گرگان ، مینودشت و اطراف آنها  اشاره نمود .
 طوایف دیگر سیستانی که در اصل سراوانی هستند و بسته به شرایط و محل زندگی در سیستان آنها را به فامیل های دیگری می شناسیم :
    سراوانی جهانتیغی
    سرایانی
    سلوکی
    آریان پور
    ذوالفقاری
  
    گروه کوچکی از طایفه ی کوهکن که جد بزرگشان نام فامیلی مادریش را به عنوان فامیل  اختیار نموده و در اصل سراوانی هستند
    گروه کوچکی از طایفه بزرگ بزی ، به دلیل اینکه از زمان های دور طایفه سراوانی و بزی هم زیست بوده و ارتباط فامیلی با هم داشته و دارند و تبدیل به یک فامیل بزرگ شده اند ، گروهی از طایفه بزرگ بزی ، سراوانی هستند همان طور که گروه دیگری از طایفه سراوانی ، در اصل بزی می باشند که آنها را با نام فامیلی سراوانی می شناسیم . 
 
 
منابع:
کتاب  " دل مویه ها  " اثر استاد محمودی  ، چاپ دوم .
کتاب تاریخ سیستان ب‍ه‌ ت‍ص‍ح‍ی‍ح‌ م‍ح‍م‍دت‍ق‍ی‌ ب‍ه‍ار (م‍ل‍ک‌ال‍ش‍ع‍را) .
 کتاب زادسروان سیستان اثر استاد غلامعلی رئیس الذاکرین .
سه شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۰۸
کد مطلب: 2134
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *