به گزارش
شستون، بر سالهای اخیر با رشد جمعیت جوان کشور بیکاری یکی از دغدغههای اصلی خانوادهها و مسئولین بوده است تا جایی که به نظر میرسد اگر مشکل بیکاری جوانان حل شود به تبع آن مشکلات دیگری مانند ازدواج، مسکن و غیره نیز مرتفع میگردد. چهار سال پیش دولت حسن روحانی با وعده ایجاد اشتغال میلیونی بر سر کار آمد اما تنها چیزی که در این چهار سال مشاهده شد افزایش نرخ بیکاری و تکذیب ایجاد شغل میلیونی توسط شخص رئیسجمهور بود.
نرخ بیکاری در دولت تدبیر/ روحانی همچنان تکذیب میکند
در بهار سال 92 یعنی دو ماه قبل از انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور نرخ بیکاری در ایران را 10.6 درصد بود که این نرخ در بهار 95 به 12.2 درصد رسید. این آمار در مقایسه با 8 سال گذشته نه تنها کاهش نداشت بلکه افزایش چشمگیری را نشان داد، به طوری که در سال 84 نرخ بیکاری در کشور 11.9 درصد بود اما در پایان دولت دهم و در سال 92 این عدد به 10.6 درصد کاهش یافت.
اعداد و ارقام مرکز آمار ایران در بخش اشتغالزایی نشان میدهد در هشت سال قبل از دولت روحانی 3 میلیون و 141 هزار و 600 شغل ایجاد شده است که به معنای ایجاد اشتغال 393 هزار شغل به صورت سالانه بوده است. این آمار در مقایسه با دولت چهار ساله روحانی نشان از آن دارد این عدد در طول چهار سال ایجاد حدود 160 هزار شغل به صورت سالانه بوده است که دلیلی بر برتری دولتهای قبل بر کابینهی فعلی است.
این دادهها که آمارهای رسمی مرکز آمار کشور میباشد نشان میدهد که دولت روحانی در چهار سال گذشته نه تنها به وعده خود درباره ایجاد اشتغال میلیونی عمل نکرده بلکه در طول عمر چهار ساله دولت نرخ بیکاری بیش از دو درصد افزایش یافته است که برای کشور ما که با جمعیت جوان و آماده به کار روبرو است فاجعه تلقی میگردد.
چرا دولت در ایجاد اشتغال ناموفق بوده است؟
نخستین مشکلی که دولت روحانی در مهار بیکاری داشت و نتوانست به وعدههای خود عمل کند عدم برنامهریزی طولانی مدت بود، رئیسجمهور که با وعدهها و شعارهای انتخاباتی خوبی وارد میدان شده بود امید داشت که با حل شدن مشکل هستهای با غرب و امضای برجام به یکباره ورق برگردد و ایران تبدیل گلستانی خالی از معضلات اقتصادی گردد اما تنها پس از گذشت از یک سال از عمر دولت و شکست برجام در همان مراحل اولیه و بد قولیهای طرف غربی روحانی متوجه شد، تنها چیزی که میتواند مشکلات را حل کند تکیه بر قدرت بومی است و امید به غرب جز یاس و ناامیدی و شکست پروژههایی که به غرب گره خورده است چیزی در پی ندارد.
عدم توجه به تولید ملی نیز یکی دیگر از مشکلاتی است که در طول چهار سال پروژه ایجاد اشتغال را با مشکل رو برو کرده است؛ در حالی که لیست واردات به کشور به طور محسوسی مضحک به نظر میرسید و این محصولات میتوانستند در داخل کشور و بدون خروج ارز تولید و باعث اشتغال جوانان شوند اما واردات محصولاتی مانند سنگ پا و آدامس و... موجب گردید تا نه تنها ارز از مملکت خارج شود بلکه روز به روز بر بحران بیکاری افزوده شود.
وقتی رئیس جمهور بیتوجه به آمارها گزارش میدهد
یکی از صحبتهای مطرح شده در مناظرات دیروز اشاره رئیس جمهور به ایجاد اشتغال صفر درصدی در دولت گذشته بود و به مانند تمام سخنرانیهای رئیس جمهور تمام قصورها به گردن دولت قبل انداخته شد در حالی که آمارهای مرکز آمار نشان از کاهش بیش از یک درصدی بیکاری در دولت قبل داشته است است. همین آمارها نشان میدهد در طول چهار سال گذشته نرخ بیکاری بیش از دو درصد افزایش یافته است.
مشکلات شاید از همانجایی نشات میگیرد که رئیس جمهور به خوبی از آمار اطلاعات ندارد و بدون توجه به اینکه مردم به راحتی میتوانند از طریق اینترنت به آمار مرکز آمار دسترسی پیدا کنند در رسانه ملی برای پوشاندن کم کاری دولت در ایجاد اشتغال آماری غیر واقعی به مردم ارائه میدهد تا ضعفهای دولت را پنهان نگه دارد و این برای کسی که چهار سال رئیس جمهور بوده و کاندیدای ریاست جمهوری چهار سال آینده است نقطه سیاهی به شمار میرود.
مناظرات محلی برای پرخاشگریهای سیاسی؛ کسی به فکر اشتغال هست؟
در حالی دوره دوم مناظرات با موضوع سیاسی-فرهنگی برگزار شد که به نظر میرسید کاندیداها از این فرصت نیز برای تخریب سیاسی همدیگر استفاده کرده و هیچ توجهی برای حل مشکلات آینده مردم ندارند، بحث بیکاری و اشتغال با اینکه در بحثهای سیاسی دیروز جایگاه چندانی نداشت اما معاون اول رئیس جمهور که با نامزدی در این دوره به عنوان کاندیدای مدافع عملکرد دولت در مناظرات حضور داشته است تلویحا اعلام کرد که اگر کسی کار نداشته باشد قاچاق هم میتواند یک شغل باشد و حتی اگر این عمل از مبادی رسمی صورت بگیرد اشکالی ندارد و واردات چند صد میلیونی میتواند جز اشتغال آبرومند باشد.
این صحبتها در برههای مطرح گردید که بسیاری از جوانانی که پای این مناظرات به تماشای راهکارهای کاندیداها برای حل مشکلات و به ویژه بیکاری نشسته بودند به خوبی میدانستند که واردات چند صد میلیونی برای آنها نمیتواند شغلی آبرومندی باشد چون نه تنها پشتوانه مالی وارداتی این چنینی را ندارند بلکه حمایت معاون اول را از این شغل آبرومند نخواهند داشت.
منبع: دانا