800
۰

تلاش اماراتی‌ها برای تسلط بر جبهه النصره/ درخواست اردن از روسیه برای بازگشت ارتش سوریه به گذرگاه مرزی

اردن با میانجیگری روسیه از تمایل خود برای بازگشت تسلط ارتش سوریه در گذرگاه مرزی" نصیب" بین دو کشور جهت احیای مجدد شریان اقتصادی زمینی خبر داد که بسیار برای پادشاهی اردن حائز اهمیت است.
hbrehe
hbrehe
به گزارش شستون،‌ در تابستان سال ۲۰۱۴ ابوبکر البغدادی سرکرده گروهک تروریستی در عراق از برپایی خلافت موهوم اسلامی در اراضی وسیعی شامل مناطقی از عراق و سوریه خبر داد. اما امروز با تخریب مسجد مذکور و با شکست روز افزون عناصر داعش‌ در موصل و سایر مناطق دیگر عراق و سوریه به قطع و یقین مشخص شده است که تحولات بزرگی در انتظار منطقه از جمله عراق و سوریه قرار دارد. پایگاه خبری النشره در مقاله‌ای به بررسی مهم‌ترین ارزیابی‌ها بر اساس نتایج تحلیل‌های صورت گرفته از سوی تحلیلگران منطقه‌ای و بین‌المللی در روند جنگ بر ضد داعش پرداخت و آنها را در موارد زیر توضیح می‌دهد:
نتایج منطقه ای شکست داعش در عراق و سوریه
اول: شکی نیست که دوران خلافت موهوم اسلامی داعش در سوریه و عراق به پایان خود رسیده است و عناصر مسلح این گروه، به گروهک‌های تروریستی تبدیل می‌شوند که منزوی و دور از یکدیگر قرار داشته و در مناطق ناامن در گوشه و کنار دنیا توزیع می‌شوند و هیچ قدرت تأثیرگذاری در موازنه های منطقه‌ای را نخواهند داشت. با این وجود گروهک‌های مذکور قدرت خود برای انجام حملات تروریستی آزار دهنده نظیر آنچه که هواداران القاعده بعد از پایان قدرت خود در افغانستان در آغاز هزاره سوم انجام می دادند، را خواهند داشت.
دوم: شکی نیست که عراق در مرحله پس از داعش با چالش‌های متعددی مواجه خواهد شد، چالش‌هایی که از هزینه گسترده بازسازی این کشور آغاز می‌شود که بالغ بر صد میلیارد دلار ارزیابی شده است. چالش دیگر بازگرداندن امنیت و نظام سیستماتیک به تمامی نقاط کشور و از جمله مناطق مرزی است. احیای مجدد وحدت ملت عراق نیز موضوع مشکلی به نظر می‌رسد ، چرا که کینه فرقه ای و مذهبی در بالاترین سطوح خود قرار دارد و گروهی از اهل تسنن خود را بازنده تحولات اخیر قلمداد می کنند. علاوه بر تمام این‌ها موضوع خودمختاری کردها نیز بدون راه‌حل اساسی همچنان به قوت خود باقی است.  
سوم: رسیدن نیروهای شبه ‌نظامی الحشد الشعبی به مرزهای سوریه برای از بین بردن عناصر مسلح داعش و جلوگیری از نفوذ مجدد آنها به خاک عراق می‌تواند معادلات و موازنه های موجود در خاورمیانه را به هم بزند. چرا که موفقیت ارتش سوریه در اتصال با این نیروها در مرز مشترک این کشور با عراق به معنی تثبیت خط حمایت لجستیک زمینی است که ایران از مدت ها پیش به دنبال اجرای آن بود و از چندین دهه قبل برای آن برنامه‌ریزی می‌کرد. به این ترتیب امکان تردد بین ایران و عراق و سوریه و رسیدن به جبهه جولان یا دستیابی به جبهه جنوب لبنان باز می شود. این واقعیت جدید تحرکات رژیم صهیونیستی برای مقابله با این خطر روزافزون و فشارهای آمریکا برای کنترل آن را به دنبال خواهد داشت. قطعاً روسیه نیز از این روند برای تقویت نقش و موقعیت خود در منطقه استفاده خواهد کرد.

چهارم: سرنوشت بسیاری از عناصر  داعش علاوه بر کشته شدن و اسارت ، در مراحل ابتدایی می تواند فرار از عراق به سوریه بویژه منطقه الرقه باشد، منطقه ای که در نهایت دیر یا زود باید شاهد یک درگیری بزرگ باشد و می تواند قبرستان نهایی موجودیت "خلافت به ظاهر اسلامی داعش" در عراق  و سوریه لقب گیرد. مرحله بعد از داعش در سوریه با این مرحله در عراق متفاوت است. چرا که مشکلات عراق اکثراً داخلی است و برخی ابعاد خارجی دارد ، اما مشکلات سوریه عمدتاً منطقه‌ای و بین‌المللی است و شکاف مذهبی در داخل نیز به آن اضافه شده است. در نتیجه افقی که در مرحله پس از داعش انتظار سوریه را می‌کشد با ماهیت توافق‌ های صورت گرفته بین قدرت‌های بزرگ بر اساس موازنه های میدانی ارتباط دارد. از اینجا می‌توان پیش بینی کرد که درگیری‌ها در مناطق مختلف شدت پیدا کند و هر یک از طرف‌ها بخواهد مناطق اندک باقیمانده تحت سلطه گروه تروریستی داعش را به حاکمیت خود درآورند تا بتوانند آن را در مرحله آینده مذاکرات با دستاوردهای سیاسی تبادل کند. علاوه بر اینها پروژه تجزیه سوریه هنوز به صورت کامل از بین نرفته، این در حالی است که در شرایط کنونی کفه ترازو به نفع محور حامی دولت سوریه سنگینی می‌کند.
پنجم: در مورد لبنان خطرات جدی و گسترده‌ای در مناطق مختلف این کشور وجود ندارد ، البته احتمالات محدودی برای فرار برخی عناصر تروریست داعش به داخل لبنان وجود دارد و آنها می‌توانند گروهک‌های تروریستی را بعلاوه گروهک‌های خفته موجود در این کشور تشکیل دهند. این موضوع ممکن است گاه ‌و بیگاه باعث انجام حملات تروریستی در گوشه و کنار این کشور باشد، البته عملیات پیش دستانه ای که نیروهای امنیتی لبنان انجام می‌دهند، بسیاری از این خطرات را کاهش داده است.
به‌ طور خلاصه باید گفت که مرحله وحشت که در پی حمایت‌های گسترده از گروه تروریستی داعش در ابتدای اقدامات آن بوجود آمده بود و بر اساس آن طرف‌های مختلف برای اهداف و منافع متفاوت به حمایت از داعش دست برده بودند، به پایان رسیده است و در آینده‌ای نزدیک به صورت کامل متوقف خواهد شد. با این ‌وجود پایان داعش به عنوان یک گروه مسلح مستقر در مساحت جغرافیایی گسترده به معنی تبدیل آن به گروهک‌های تروریستی متفرق و خفته است و مشکلات منطقه به این ترتیب حل نمی‌شود. این روند باعث خواهد شد سطح تنش بین گروه‌های متخاصم در منطقه و فشارهای سیاسی و نظامی متقابل قبل از ترسیم نقشه جدید منطقه در مرحله پس از داعش برای تعیین موازنه ‌های استراتژیک افزایش پیدا کند.

نقش معادلات جنوب سوریه در موازنه‌های استراتژیک منطقه
روزنامه الاخبار نیز در مقاله ای به قلم فراس الشوفی می نویسد که شش سال پس از جنگ ، دشمنان سوریه در گرفتن جنوب این کشور و بسط قدرت دمشق ناکام ماندند و پروژه‌های مرگی که از درعا شکل گرفته بود تا پایتخت را در اختیار خود بگیرد، با شکست مواجه شود. علاوه بر اینکه دستورالعمل‌های متعدد در تشکیل یک جبهه نظامی متحد برای رسیدن به سازش سیاسی با دولت سوریه نیز ناکام ماند.
تحولات کنونی در جبهه‌های مختلف سوریه در روند درگیری‌ها و اوضاع سیاسی و میدانی و رقابت احتمالی در مناطق تحت نفوذ بین اکثریت جریان‌های حاضر در عرصه درگیری‌های سوریه مختصر شده است. شکی نیست که حضور نظامی مستقیم آمریکا به جنوب سوریه و حضور مستشاران آمریکایی و انگلیسی در مرزهای سوریه و اردن بر پیچیدگی اوضاع افزوده است، البته این روند می‌تواند موازنه های قدرت به‌ ویژه بعد از موفقیت‌های اخیر ارتش سوریه و متحدانش در دور زدن خطوط قرمز آمریکا در منطقه التنف را تغییر دهد. این نیروها موفق شدند در مثلث اردن-سوریه- عراق  زیر نظر تیم‌های رصدی و مراقبت آمریکایی از این خطوط عبور کرده و به مرزهای عراق برسند. به این ترتیب آمریکا موجودیت ارتش سوریه و متحدانش در مرزهای عراق را پذیرفته و این موضوع نشان دهنده تسلیم شدن واشنگتن در برابر واقعیت و پذیرش ارتش و متحدانش به عنوان شرکای روند مبارزه با تروریسم است. البته این پذیرش همان طور که مردم سوریه را مطمئن کرده، نگرانی‌های آنها را نیز نسبت به اقدامات جنون‌آمیز آمریکا در هدف قرار دادن مجدد مواضع و فرودگاه‌های این کشور افزایش داده است. چرا که آمریکا قدرت برتر در تعیین سرنوشت جنگ را از دست داده و در مقابل نقش روسیه و ایران و شور و حماسه ارتش برای تسلط بر مناطق گسترده‌ای از جغرافیای صحرای سوریه افزایش پیدا کرده است. 
در عرصه میدانی جنوب سوریه، از صحرای شرقی این کشور تا السویدا و درعا و قنیطره درگیری‌های میدان و سیاسی گسترده‌ای وجود دارد که آینده سازش‌های سیاسی و جنگ ضد گروه تروریستی داعش و جبهه النصره را رقم خواهد زد. علاوه بر این که احتمال حضور گسترده نیروهای سوریه در مناطق جنوب و جولان برای نظارت بر روند سازش سوریه در مناطق کم تنش نیز وجود دارد و احتمالاً موضوع اشغالگری رژیم اسرائیل در بلندی‌های جولان نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
یک منبع امنیتی عالی‌رتبه سوریه مرحله کنونی در جنوب این کشور را مرحله محدود کردن سهمیه بندی ها و براندازی پروژه تجزیه سوریه توصیف و تأکید کرد که پایداری ارتش و بستر مردمی آن به ‌ویژه در مناطق تحت سلطه گروه‌های مسلح باعث جلوگیری از توسعه تسلط این گروه‌ها شده و دولت‌های حامی تروریسم را مجبور به عقب‌نشینی کرده است و آنها به دنبال راهکاری برای برون رفت از روند کنونی و از سرگیری مناسبات با دولت سوریه هستند.

اردن، عربستان و قطر و گروهک‌های واگرا در جنوب سوریه
طی سال‌های گذشته دولت‌های متخاصم سوریه در ایجاد وحدت میان گروه‌های جنوبی این کشور در چارچوب یک پروژه متحد شکست خوردند. منابع تأمین مالی این گروه‌ها بین قطر و عربستان و اتاق عملیات الموک متفاوت بوده و اخیراً نیز پنتاگون و سیا وارد خط تأمین مالی آنها شده اند و رژیم صهیونیستی نیز در این زمینه نقش‌آفرینی می‌کند. علاوه بر این که نفوذ جبهه النصره نیز باعث کاهش امکان پذیرفتن پروژه متحد از سوی گروه‌های مسلح شده است. در حالی که اتاق‌های عملیاتی به دنبال جمع‌آوری گروه‌های مسلح برای مبارزه با ارتش سوریه بودند، این گروه ها وقتی که شدت درگیری‌ها با ارتش کاهش پیدا می‌کرد، در جهت رقابت نفوذ و توزیع غنایم و پاسخ به اتهامات طرف های مقابل و تحمل مسئولیت شکست، با یکدیگر به جنگ می‌پرداختند. این سردرگمی طی سال‌های گذشته به طول انجامیده و امروز به بحران بزرگی برای دولت‌های حامی گروه‌های مسلح در جنوب سوریه به ویژه اردن و عربستان قطر و آمریکا تبدیل شده است. در همین راستا بیش از ۵۰ گروه مسلح در ارائه نمونه‌هایی برای جایگزینی نقش نظامی جبهه النصره در جنوب سوریه شکست خوردند، این در حالی است که داعش نیز همچنان تحت پرچم ارتش خالد بن ولید در منطقه حوض یرموک تسلط دارد. تمامی این عوامل باعث شد گروه‌های مخالف دولت سوریه نتواند وزنه سیاسی متحدی را تشکیل دهند تا از آن در روند مشارکت با دولت سوریه برای تحقق سازش سیاسی استفاده کنند.
اخیراً اردن تأمین مالی عناصر مسلح در جنوب سوریه را متوقف کرده و به جای آن گروه‌های فعال تحت پرچم خود در مثلث التنف را با حمایت و پول و سلاح خود وارد عمل کرده است. این در حالی است که گروه‌های مذکور نیز با وجود پشتیبانی‌های هوایی آمریکا و حمله هوایی به مواضع ارتش و متحدانش که تاکنون سه بار در حمایت از شبه‌نظامیان صورت گرفته، در برابر پیشروی‌های ارتش در بیابان‌های سوریه کاری از پیش نمی‌برند. به این ترتیب می‌توان گفت که اردن در دلجویی از عشایر بادیه‌نشین موجود در منطقه السویدای شرقی شکست خورده است. اردن که بر روی نقش خود در روند مبارزه با داعش و دیکته کردن شرایط جدید به ارتش سوریه برای تسلط بر صحرای شرقی این کشور حساب کرده بود ، ناگهان از عمق مناسبات عشایر منطقه با دولت سوریه اطلاع پیدا کرد و مشکلات متعدد جذب آنها را متوجه شد. این اتفاق باعث شد اردن حضور تأثیرگذار میدانی و مردمی خود را در روند بازی نفوذ در صحرای سوریه از دست بدهد.
در حال حاضر در محافل نظامی سوریه صحبت از طرح جدید ارتش جهت افزایش بیشتر فشار بر گروه‌های مخالف دولت با عنوان ثوار العشایر و اسود الشرقیه است که از طریق عملیات نظامی سه‌بعدی از شرق السویدا و بئر القصب به سمت اللسان انجام خواهد شد که تحت سلطه این گروه‌ها است ، این در حالی است که اردن از حدود دو ماه پیش تهدید به مداخله مستقیم در جنوب سوریه و منطقه حوض یرموک و تقویت نفوذش در السویدا کرده بود. همچنین بعد از اقدامات تحریک‌آمیز رژیم صهیونیستی که به بهانه جلوگیری از موجودیت ایران و حزب‌الله لبنان در جنوب سوریه صورت گرفت ، بهانه‌های اسرائیل و اردن در شکست عناصر مسلح مورد حمایت عَمان و تحقق قدرت مورد نظر برای مداخله پادشاهی اردن از بین رفت. به این ترتیب بود که اردن با میانجیگری روسیه از تمایل خود برای بازگشت تسلط ارتش سوریه در گذرگاه مرزی" نصیب" بین دو کشور جهت احیای مجدد شریان اقتصادی زمینی خبر داد که بسیار برای پادشاهی اردن حائز اهمیت است.

موضوع مداخله اردن و آمریکا در منطقه حوض یرموک نیز همچنان در گرو اراده سیاسی آمریکایی‌ها است. آنها به صورت مستمر سوریه را تهدید می‌کنند ، این در حالی است که در مورد نحوه تعامل با ارتش سوریه و خطرات احتمالی ورود مستقیم به جنوب این کشور جهت ایجاد منطقه نفوذ مستقیم آمریکایی – اردنی ، شکاف گسترده‌ای در داخل دولت آمریکا به وجود آمده است.
درگیری‌های موجود بین گروه‌های مسلح در زمینه مشارکت در کنفرانس آستانه که قرار است اوایل ماه آینده میلادی در پایتخت قزاقستان برگزار شود نیز مشاهده می‌شود. دو روز پیش حدود ۲۰ گروه مسلح  به بهانه‌های مختلف اعلام کردند این کنفرانس را تحریم می‌کنند، اما منابع مطلع به الاخبار گفتند که تنها عامل این تهدید توقف حمایت‌های اردن از این گروه‌ها و درگیری‌های احتمالی بین عربستان و قطر است.
رویکرد داعش و النصره در جنوب سوریه
چند روز پیش جبهه النصره درگیری‌های جدیدی را ضد ارتش سوریه در شهر البعث در قنیطره و خان ارنبه آغاز کرد تا کنترل این شهرها را در دست بگیرد. این دو شهر بیشتر ساکنان مناطق قنیطره در نزدیکی مرزهای جولان اشغالی را در خود جای داده است. با وجود اینکه ارتش به صورت هم‌زمان در دو جبهه وارد شده، اما منابع مطلع از خسارت‌های گسترده جبهه النصره طی دو ماه گذشته در شهر البعث خبر داده و تأکید می‌کند این خسارت‌ها تا حد زیادی در توانمندی این گروه تروریستی در مورد درگیری‌های آینده بر ضد ارتش سوریه و داعش تأثیرگذار بوده است. چندین منبع نظامی در این رابطه تأکید می‌کند که درگیری‌های اخیر به مهلکه ای برای این گروه وابسته به القاعده تبدیل شده است، درست مانند درگیری‌هایی که حدود دو ماه پیش در حومه شمالی حماه به وقوع پیوست. این در حالی است که بقیه گروه‌های مسلح همچنان نسبت به درگیری‌ها بی‌طرف هستند.
یک منبع امنیتی مرتبط می‌افزاید که گروه‌های وابسته به اردن وارد این درگیری‌ها شدند تا جبهه النصره نتواند نتیجه پیروزی‌های احتمالی را از آن خود کند، این در حالی است که النصره با شکست مواجه شده و اتفاقاتی که در دست انجام است، عملیات پاک‌سازی النصره از این بخش از سوریه است. همچنین نباید از تأثیر گذاری قطر و نیاز امارات به سهمیه بندی نقش در میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در تحرکات اخیر النصره غافل شد. ابو ظبی به دنبال تسلط بر برخی از این گروه ها از جمله النصره است تا در آینده بتواند بر اساس آنها سهم خواهی کند. اگر حمله النصره در ساقط کردن شهر البعث موفقیت‌آمیز بود، اسرائیل برنده اول این جنگ می شد ، چرا که مناطق بی‌طرف در مرزهای بلندی های اشغالی شده جولان گسترش بیشتری پیدا می کرد و از بیت جن در دامنه های جبل الشیخ تا شهر الرفید در جنوب قنیطره کشیده می‌شد.

با این وجود خطوط دفاعی ارتش سوریه موفق به مهار ضربات اولیه نیروهای مسلح در منطقه المنشیه شد و موفق شد حملات جبهه النصره در شهر البعث را نیز دفع کرده و خسارت‌های مالی و جانی زیادی به آنها وارد کند. منابع دیپلماتیک به الاخبار اعلام کردند که هدف از باز کردن جبهه درگیری‌ها در شهر البعث که تنها چند روز قبل از آغاز کنفرانس آستانه و تثبیت مناطق کم تشنج صورت گرفته ، اطمینان دادن بیشتر به دولت‌های شرکت‌کننده در کنفرانس و جلوگیری از عملیات ارتش سوریه است که خود را برای بازپس گیری برخی مناطق جولان اشغالی آماده می کند.
تمایل رژیم صهیونیستی برای نشان دادن مناسبات خود با گروه‌های مسلح در قنیطره طی هفته‌های اخیر ، اقدامی متناسب با هماهنگی‌های علنی اسرائیل و عربستان به بهانه مبارزه با ایران است. آنها در همین راستا روند عادی‌سازی علنی روابط را دنبال می‌کنند و سطح هم‌گرایی سیاسی علنی خود با برخی شخصیت‌های مخالف سوریه را افزایش دادند. رژیم صهیونیستی عمدا سعی دارد این هماهنگی‌ها و هم‌گرایی ها را علنی و برجسته کند.
شش سال بعد از آغاز جنگ سوریه از استان درعا ، به نظر می‌رسد که دولت سوریه و متحدانش تنها طرفی هستند که استراتژی مشخصی برای بسط تسلط خود در اراضی جنوب این کشور دارند. آنها ابزارهای قدرت میدانی و مردمی را در اختیار دارند ، اما طرف های مقابل به ویژه دولت جدید آمریکا هیچ استراتژی مشخصی را دنبال نمی‌کنند.
منبع: مشرق
سه شنبه ۱۳ تير ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۰۵
کد مطلب: 7638
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *