به گزارش
شستون؛ به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ روزگارکودکی دهه 60 ایها، هر چند با تلویزیونهای دو شبکهای گذشت اما گاهی فیلمهایی که برای آنها در سینماها اکران میشد، آن چنان خلأ کمیتهای برنامههای تلویزیونی را جبران می کرد که برای دیدن برخی فیلمها نه یک بار بلکه چندین بار به سالنهای تاریک می رفتند تا شاهد فیلمهایی مانند کلاه قرمزی، مریم و میتیل، الو الو من جوجوام باشند، فیلمهایی که قبل از بسیاری از کارکترهای امروزی، برند خلق کردند، طوری که هنوز هم که هنوز است، توانسته اند در بین مخاطبان کودک امروزی و کودک دیروز پیوندی زیبا برقرار کنند.
اما برخلاف دیروزمان، سینمای امروزِ کودک، سینمایی فراموش شده و مهجور در میان تمامی ژانرهایی است که پردههای نقرهای سینمای ایران را در قبضه خود گرفتهاند. این مهجوریت نزدیک به دو دهه ادامه داشته اما بنظر می رسد در یکی دو سال گذشته تولیدات این حوزه بیش از پیش جدی گرفته شده است.
امسال با برگزاری جشنواره فیلم کودک و نوجوان بود که یک فیلم در میان چند اثر دیگر بیش از دیگر آثار جشنواره مورد توجه مخاطبانِ هدفش قرار گرفت، "منطقه پرواز ممنوع".
روایتی از اتفاقات و ماجراهایی جذاب پر از کششهای داستانی! فیلم پویا است و شاید همین پویاییاش است که توانسته دل نوجوان ایرانی را به دست آورد.
"منطقه پرواز ممنوع" را از چند حیث میتوان نسبت به بقیه کارها ویژه تر خواند، اولین خصوصیت این فیلم متوجه ژانری هیجانی است که قطعا بهترین ژانر برای جذب نوجوانان است، نوجوان در برخی جاها حتی فرصت نفس کشیدن نمی یابد و باید با داستان همراه و همقدم شود، به طوری که اگر برای لحظه ای خم شود تا چیزی را از روی زمین بردارد ممکن است پلان مهمی از فیلم را از دست بدهد.
فیلمنامه دارای پیرنگ خوبی است، می داند ماجرا را از کجا شروع کرده و به کجا ختم کند. در خلال ماجراهای داستان است که فیلمساز تلاش دارد تا حرفهای اصلی خود را بزند و برای زدن این حرفها از شخصیتِ آقا مصطفی پدرِ نوجوان نقش اصلی و همچنین از شخصیتِ مربی و معلم نوجوانان استفاده می کند.
"منطقه پرواز ممنوع" چه در انتخابِ سن مخاطبان خود و چه در چینش داستان به خوبی این را ثابت کرده است که قشر نوجوان را جدی گرفته و می خواهد به نوجوان نیز این مفهوم را انتقال دهد که خودش نیز باید خودش را جدی بگیرد تا دیگران نیز او را باور کنند. بنابراین تلاش دارد تا کارکترهای داستانش را بیش از هر چیز دیگر قهرمان معرفی کند و به این ترتیب برای نوجوانِ مخاطب نیز الگوپروری کرده باشد.
نوجوان فیلم را دوست دارد و شاید همین قهرمان پروری که حلقه مفقوده سینمای ایران به خصوص در سینمای کودک و نوجوان است، باعث شده تا این ارتباط با فیلم شکل بگیرد.
البته هر چند باید فیلم سینمایی "منطقه پرواز ممنوع" را قدمی مهم در راستای جدی گرفتن حوزه کودک و نوجوان دانست، اما با این حال نقدهایی نیز بر این اثر وارد است که مهم ترین آن را می توان در تزریق مستقیم محتوا دانست. گاهی اوقات این مستقیم گویی و شعارگویی به قدری زیاد است که دل را میزند.
شخصیت پردازی کارکتر اصلی نوجوان یعنی محمدمهدی نیز جنسش تا حدی با جنس نوجوانان امروزی فاصله دارد، بنظر می رسد که نویسنده بیش از این که با نوجوان امروزی در خلق کارکتر انس داشته باشد با نوجوان دهه 60 همراه شده است، همین باعث می شود تا مخاطب بیش از این که به شخصیت کارکترها نزدیک شود به کلیت داستان توجه کند.
با وجود تمامی اشکالات اما آن چه در "منطقه پرواز ممنوع"، قطعی است این است که خانوادههای ایرانی بدون هیچ گونه نگرانی می توانند نوجوانان خود را به تماشای فیلمی ببرند که برای خودشان و از جنس خودشان است، و میتواند یادگاری خوبی از این سن برایشان باقی بگذارد.
انتهای پیام/