به گزارش پایگاه خبری
شستون؛ نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در قانون اساسی به سه قدرت تصمیمگیری ذیل جایگاه و مقام رهبری و ولایتفقیه طراحی شده است.
یکی از کانونهای تصمیمگیری و حکمرانی در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران قوه مجریه است که مردم در انتخابات شرکت میکنند و به طور مستقیم رأی خود ریاستجمهور را تعیین میکنند.
یکی دیگر از کانونهای تقسیم قدرت و به عبارتی عدالتگستر در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران قوه قضاییه است که در رأس هرم باید یک مجتهد دارای شرایط قضاوت و تصمیمگیری باشد که این مجتهد می باست از طریق عالیترین شخص کشور و شخص اول مملکت که رهبر و ولیفقیه است منصوب گردد.
سومین رکن اساسی و تصمیمساز و به عبارتی هسته مرکزی و بنیادی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران قوه مقننه یا قانونگذاری است که کمتر از یک ماه دیگر آماده میشویم در یک عزم و جهاد ملی که انتخابات است شرکت کنیم.
چه الزام وجدانی، قانونی و شرعی بر دوش ما است که میبایست در این حماسه ملی شرکت کنیم؟ این مقوله را باید از دو قسمت مورد بررسی قرار دهیم یکی به لحاظ حقوحقوق شهروندی افراد و یکی دیگر بهعنوان وظیفه و تکلیف شرعی امت؛ اگر بخواهیم به لحاظ حقوحقوق نگاه کنیم زمانی که قانون برای ما حق قائل شده عقل حکم میکند از آن بهره ببریم.
قانون برای هر بشری حقوقی در نظر گرفته؛ مانند حق تحصیل، حق ازدواج، حق انتخاب شغل و هیچکس نمیتواند این حقوق را از انسان سلب کند انتخابات هم یک حق برگزیدن و قانونی برای افراد واجد شرایط رأیدادن است. اگر به لحاظ حقوقی و جایگاه شهروندی نگاه کنیم مطلع خواهیم شد انتخابات یک حق قانونی است که برای افراد واجد شرایط رأیدادن در نظر گرفته شده و اگر کسی از حقوحقوق قانونی خود بهره نبرد به خود ظلم کرده فلذا این حق را خود از خودش اسقاط کرده است.
اگر بخواهیم از وجه شرعی و تکلیفی یک انسان مسلمان بررسی کنیم انتخابات یک تکلیف شرعی است فلذا انسان میبایست همانطور که تکلیفات شرعی خود مانند راست گفتن، غیبتنکردن، ایفای تعهد را انجام میدهد انتخابات به لحاظ شرعی که حمایت از یک نهاد اسلامی با یک نگاه جامعه جهانی که منتج است به قیام بقیه الله اعظم پس بر هر انسان مسلمانی که زیستگاه خود را ایران قرار داده و یا اینکه خارج از ایران است؛ اما ایرانی تلقی است و واجد شرایط رأیدادن است باید در این انتخابات شرکت کند چرا که هر برگ رأی ما میتواند پشتوانه محکمی بر مردمسالاری بر پشت قباله انقلاب مقدس جمهوری اسلامی ایران که نتیجه مجاهدتها، ایثارها، شهادت و بسیاری ازخودگذشتگیها ست باشد.
چگونه انتخابکردن از انتخابکردن مهمتر است، وقتی بر ما تکلیفی تعیین میشود که در راستای تعهدات اجتماعی و شرعی خود اقدام کنیم زیبنده است که بر هر فرد که یک کاندید عاقل، بصیر و فرهیخته را انتخاب کند. فردی مدیر، با دانش، با تخصص، با شعارهای منطقی و قابلقبول و قابلاجرا و فردی آگاه به وظیفه معیار عقلی برای انتخاب است.
فردی که انتخاب میشود امانتدار است و نسبت به امانتی که بر دوش او قرار گرفته با جدیت و بادقت و با کمال خلوص نسبت به وظیفهای که بر دوشش قرار گرفته انجاموظیفه کند و خود را مسئول بداند.
آن چیزی که در انتخاب مهم است این است که از دانش و فهم خود استفاده کنیم و از فرد دیگری که مطلعتر از ما است مشورت بگیریم و به کاندید اصلح برسیم.
اولین مؤلفه در انتخاب فرد اصلح ولایتپذیری است؛ فردی که وارد مجلس میشود به چه اندازه دیدگاه و اطاعتپذیری امری از مقام ولایتفقیه بهعنوان شخص اول مملکت و رهبر جامعه اسلامی را بر نظر خود ترجیح میدهد.
فردی که انتخاب میشود باید این توانایی را داشته باشد که در عالیتری سطوح تصمیمگیری که مجلس شورای اسلامی است بتواند از حق جامعه خویش که منتخب شده است دفاع کند نه اینکه بهعنوان یک فرد منزوی و کمدانش و کمتوان در مجلس شورای اسلامی نتواند حقوق موکلین خود را که سرمایههای اجتماعی ایشان رأی بوده است آنها را به شکل احسن از فعالیتهای خو بسازد.
دارای تخصص بودن از دیگر مولفههای انتخاب اصلح است، فردی که به مجلس راه مییابد باید فردی متخصص باشد؛ تخصص این است که در آن چیزی که خود در او کسب تجربه کرده متخصص باشد تا بتواند در کمسیونهای مرتبط با دانش خود از دانش و تجربهای که آموخته در سطح ملی بهره ببرد.
وقتی یک نماینده وارد مجلس میشود این تقوا را داشته باشد که بعد از انتخاب نسبت به تمام مردمی کهرای دادهاند با یک نگاه و با یک دلسوزی آنها را موردتوجه قرار دهد.
پنجمین فاکتور برای منتخب واجد شرایط این است که فرد انتخاب شده انسانی صریح و لهجه، آشنا به مباحث کلامی، زیبا سخن، زیبا گفتار، صادق در قول باشد؛ یک نمایند با صراحت لهجه، زیبایی گفتار و تعقل در کلام بتواند در فرصتهایی که در مجلس شورای اسلامی برای او بهعنوان زمانهایی که میتواند از حقوق حوزه انتخابیه خود دفاع کنند بهترین بهره را ببرد.
ششمین فاکتور تعامل است یک نماینده باید بتواند با ارکان های قدرت مانند وزارتخانهها، نهادهای اجراکننده تصمیمات مجلس ارتباط خوبی برقرار کند تا بتواند در فضای تعاملی و جهد انقلابی نسبت به آبادانی حوزه انتخابی خود تلاش کند.
فاکتور هفتم که بسیار حائز اهمیت است این است که یک نماینده باید یک دید ملی داشته باشد اگر تصمیمی رأی میدهد نسبت به تصمیمی مخالفت میکند و یا در مجلس رأی ممتنع میدهد باید بر اساس دید ملی باشد و نه بر اساس لجاجت سیاسی.
به قلم مصطفی خدا رحمی
انتهای خبر/